بر اساس گفته مسئولان در سال های اخیر در بسیاری از مناطق استان خوزستان نرخ بیکاری بالاتر از ۴۵ تا ۵۰ درصد بوده، آماری که هیج تناسبی با منابع این استان ندارد؛ استانی که بیش از ۴۰ درصد منابع بودجه عمومی کشور را تامین کند، اما نرخ بیکاری آن پنج درصد از میانگین کشوری بالاتر است.
نرخ بیکاری اعلام شده از سوی مسئولان در استان خوزستان از میانگین کشوری بالاتر است اما تنها با یک بررسی ساده می توان به این نتیجه رسید که آمار واقعی در این استان ثروت ساز از آمار اعلام شده نیز بیشتر است. اما چگونه می توان یک استان را با همه ظرفیت ها و پتانسیل های اقتصادی کلان به چنین وضعیتی رساند؟
هر ساله اعتبارات کلانی در راستای ایجاد فرصت های شغلی در اختیار سازمان های مربوطه از جمله اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خوزستان قرار می گیرد اما در انتهای سال شاهد خروجی خاصی در این حیطه نیستیم و کل فعالیت های این مجموعه به برگزاری چند سمینار تکراری و ریزپروژه هایی که هیچ تاثیری در آمار اشتغال استان ندارد، خلاصه می شود.
متاسفانه بسیاری از مشاغل خانگی و کارگاه های خصوصی نیز به دلیل عدم حمایت این مجموعه متولی در حال ورشکستگی هستند، وضعیت مجموعه های بزرگ تر نیز به مراتب وخیم تر است. به طور حتم با ادامه این روند حمایتی فرسایشی از سوی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان از این پس باید شاهد مرگ تدریجی کسب و کارهای خصوصی و انفعال مجموعه های کوچک در خوزستان باشیم. روندی که در سال های اخیر آغاز شده و با سرعت در حال پیش روی است.
مسئله ای دیگری که باید به آن پرداخت حضور نیروهای غیربومی در استان خوزستان است، نیروهایی که هر سال علی رغم افزایش شعارهای مسئولان در خصوص موضوع بومی گزینی بر تعدادشان افزوده می شود، مبحثی که در سال های اخیر از سطح نیروهای رده پایین و میانی در سازمان ها به سطح مدیریتی نیز رسیده است. مدیران پروازی که با حضور خود در استان تمایلی به بهره گیری از نیروهای بومی و شایسته استان ندارند و گاها دیده شده با خود یک مجموعه کامل از عوامل اجرایی را به خوزستان می آورند.
نویسنده گزارش ؛عماد صالحوند